کربلا...
اثرات معجزه آسای وضو و نماز بر بدن و درمان بیماریها(قسمت دوم)
در روایتی دیگر آمده است که:” وضو گرفتن بر روی وضوی قبلی نوری است بر روی نور و هرکس بدون اینکه احتیاج به وضوی جدید پیدا کند وضوی خود را تجدید نماید خدای عزوجلّ نیز بدون طلب استغفار و بخشایش توبه او را تجدید می نماید"(شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 41). امام رضا (ع) فرمودند:"خداوند فرمان به وضو داده و نماز را با وضو شروع کرده است تا این که بنده به هنگام ایستادن در پیشگاه خدا و مناجات با او، طاهر و پاک و مطیع او امر او و از پلیدی ها و نجاسات پاک باشد"( العاملی، وسائل الشّیعه، 1374،ج1، ص257.). پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند:"هرکس به هنگام وضو ساختن ذکر خدا را بگوید، تمام بدنش پاک گردیده است"( مجلسی، بحارالأنوار،1403، ج80، ص314.).همچنین امام صادق (ع) می فرمایند:” هر کس ذکر خدا را به هنگام وضو بگوید، مانند این است که غسل کرده باشد"(همان). اصولا قبل از خواندن نماز وضو می گیریم .قبل از انجام هر کاری توصیه شده که باید با وضو انجام گیرد.
در زمانی که بدن انسان به هر دلیل ناپاک می گردد توصیه به غسل و وضو شده است. باید ذکر کرد که علاوه بر موارد واجب ، در احادیث آمده که به هنگام تب، سردرد ، عصبیت، دل پیچه و غیره وضو بگیرید . دلیل آن چه می تواند باشد ؟ .چرا در وضو مردان باید از پشت آرنج آب بریزند ولی خانمها باید از قسمت تای دست (جلو) اینکار را انجام دهند؟ چرا بهتر است بعد از وضو بدن را خشک نکنیم؟ فلسفه سجده چیست ؟ چرا گفته شده اگر مهر را کمی جلوتر از حالت عادی قرار دهیم بهتر است ؟.
اثرات معجزه آسای وضو و نماز بر بدن و درمان بیماریها(قسمت اول)
تمامی توصیه های اسلام، برآمده از وحی و متکی بر حکمت حضرت حق هستند به این معنا که هر یک از این دستورات بر مصالحی واقعی و حکیمانه بنا شده اند.
دانش و آگاهی از چیزی می تواند اعتقاد و التزام انسان را نسبت به آن افزایش دهد و دید انسان نسبت به موضوع مربوطه را وسیع تر گرداند. بنابراین اگر وضو, نماز و دیگر اعمال را با دانش و تدبیر انجام دهیم، به نور می رسیم.
از نظر اسلام، داشتن وضو امری است پسندیده تا آن حد که در آموزه های دینی ما، دایم الوضو بودن یک ارزش به حساب می آید؛ برای مثال، حضرت محمّد مصطفی(ص) می فرمایند:” اگر می توانی که در تمام شبانه روز با وضو باشی این کار را بکن که اگر در حال طهارت بمیری، شهید از دنیا رفته ای"(العاملی، وسایل الشیعه،1374، ج 1؛ ص 383).